.

.

پیرمرد منتظر

پرستار بیمارستان، مردی با یونیفرم ارتشی با ظاهری خسته و مضطرب را بالای سر بیماری آورد و به پیرمردی که روی تخت دراز کشیده بود گفت:«آقا پسر شما اینجاست.» 

پرستار مجبور شد چند بار حرفش را تکرار کند تا بیمار چشمانش را باز کند. پیرمرد به سختی چشمانش را باز کرد و در حالیکه بخاطر حمله قلبی درد می کشید، جوان یونیفرم پوشی را که کنار چادر اکسیژن ایستاده بود دید و دستش را بسوی او دراز کرد و سرباز دست زمخت او را که در اثر سکته لمس شده بود در دست گرفت و گرمی محبت را در آن حس کرد.داستان کوتاه

 

ادامه مطلب ...

نمایشنامه آواز ستاره ها

نمایشنامه آواز ستاره ها 

نویسنده: مهرداد کورش نیا

برای دانلود متن نمایشنامه به ادامه مطلب مراجعه فرمایید.

 

ادامه مطلب ...

نمایشنامه بازی با کلمات یا رمز گشایی از یک واقعیت تلخ

آدم ها : 

            یک بانوی جوان 


صحنه :

           یک فضای باز و کاملا سفید که در کنجی از آن یک تاب قرمز دیده می شود ... دریایی مواج و مرغان خوش آواز دریایی در تدارک قوت روزانه ... صدایی شبیه بمب ... فضا دود گرفته و ناپیداست و گویی بانویی درخشنده و غریب به اینجا افتاده است . او بر می خیزد با دردی و جیغی ژرف و هولناک... نمی داند چرا اینجاست و اینجا کجاست ؟! 

  ادامه مطلب ...

نمایشنامه من کسی را نکشته‌ام، لطفاًًً مرا بکشید!

من کسی را نکشته‌ام، لطفاًًً مرا بکشید!

نوشته‌: فتح‌اله نیازی


شخصیت‌های نمایش:

آقای ژان
هی
های
 
ادامه مطلب ...

نمایشنامه مرگ بازی

مرگ ‌بازی 
نوشته: محمدرضا قاسمی
برداشتی آزاد از شعر "غلتِ‌ نازی، منُ‌ دکترُ‌ مداد‌ِ زردم‌" سروده "حسین پناهی‌"
براى‌ جغد بی‌پناه قصه‌ها


اشخاص بازی: 

مرد 
رویا
دکتر

  ادامه مطلب ...

نمایشنامه بازی به توان عشق

نمایشنامه

بازی به توان عشق

مناسب گروه آموزشی دبیرستان

نویسنده : مهرداد معماری

 

آدم ها

حسین

مجتبی

رضا

محمد

قاسم

 

 

توضیح صحنه

در صحنه تعدادی چهار پایه و اشکال هندسی دیده می شود.نقاشی تعدادی نخل بر روی پارچه ای کهنه درعمق صحنه خودنمایی می کند. 5 بازیگر هرکدام پشت اجسام صحنه پنهان و پراکنده اند.دو نوازنده ی دف و سنتور در دو سوی صحنه در مکانی بالاترحضور دارند.


  ادامه مطلب ...